Aafter years 🖤♥️p3

Yegane♥️ · 22:37 1403/02/01

سلام باورم نمیشه هفت تا کامنت البته سه تاش برای خودم بودا😂

بریم برای پارت سه 

 

از زبان مرینت دوباره😒:

به سمتشون رفتم و با هفت حرکت سامورایی هفتصد تیکشون کردم ( اره ما اینیم دیگه یاه یاه یاه😏)

و دختره رو بردم بیمارستان 

وقتی رسیدیم  به بیمارستان و بلاخره به هوش اومد گفت ما کجاییم و چی شده؟

 

از زبان کاگامی :

به هوش اومدم دیدم توی یه اتاقیم 

ترسیدم و دیدم یه دختره اومد بالای سرم  و گفت بلاخره به هوش اومدی زیبای خفته؟

گفتم من کجام و چی شده و از اینجور چیزا...

توضیح داد :

داشتم از خیابون رد میشدم دیدم که تو پیاده رو که خیلیییییییی خلوت بود( نویسنده: خوب غلط کردی توی پیاده رو ای خلوته قدم میزنی!!!!!!)

خب ادامه بدیم :

تو داشتی راه میرفتم که یه آقای غول پیکر اومده بود و تورو بیهوش کرده بود فکر کنم میخواست به ت.ج.ا.و.ز بکنه! 

دیگه منم از تکنیکام استفاده و اره دیگه خوب ما اینیم( نویسنده : چقدر این از خود راضیه ایششششششششش)

ولی زدمش و دیدم تو بیهوش شدی برای همین آوردند اینجا .

کاگامی :خب چند روزه اینجام ؟

مرینت :یه هفته 

کاگامی: چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی 

هفت روز دروغ نگو ترو خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

مرینت : راستشو میگم البته...

هنوز حرفش کامل تموم نشده بود که درباز شدو یکی وارد شد..........

______________________________________________

کاراکتر۱۵۲۳♥️🖤

برای پارت بعد 

لطفا 

۵ کامنت 

و ۳ لایک