سلام باورم نمیشه هفت تا کامنت البته سه تاش برای خودم بودا😂
بریم برای پارت سه
از زبان مرینت دوباره😒:
به سمتشون رفتم و با هفت حرکت سامورایی هفتصد تیکشون کردم ( اره ما اینیم دیگه یاه یاه یاه😏)
و دختره رو بردم بیمارستان
وقتی رسیدیم به بیمارستان و بلاخره به هوش اومد گفت ما کجاییم و چی شده؟
از زبان کاگامی :
به هوش اومدم دیدم توی یه اتاقیم
ترسیدم و دیدم یه دختره اومد بالای سرم و گفت بلاخره به هوش اومدی زیبای خفته؟
گفتم من کجام و چی شده و از اینجور چیزا...
توضیح داد :
داشتم از خیابون رد میشدم دیدم که تو پیاده رو که خیلیییییییی خلوت بود( نویسنده: خوب غلط کردی توی پیاده رو ای خلوته قدم میزنی!!!!!!)
خب ادامه بدیم :
تو داشتی راه میرفتم که یه آقای غول پیکر اومده بود و تورو بیهوش کرده بود فکر کنم میخواست به ت.ج.ا.و.ز بکنه!
دیگه منم از تکنیکام استفاده و اره دیگه خوب ما اینیم( نویسنده : چقدر این از خود راضیه ایششششششششش)
ولی زدمش و دیدم تو بیهوش شدی برای همین آوردند اینجا .
کاگامی :خب چند روزه اینجام ؟
مرینت :یه هفته
کاگامی: چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
هفت روز دروغ نگو ترو خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مرینت : راستشو میگم البته...
هنوز حرفش کامل تموم نشده بود که درباز شدو یکی وارد شد..........
______________________________________________
کاراکتر۱۵۲۳♥️🖤
برای پارت بعد
لطفا
۵ کامنت
و ۳ لایک